متن استاتیک شماره 70 موجود نیست
  • 1398/11/28
  • - تعداد بازدید: 307
  • زمان مطالعه : 2 دقیقه
/

کتاب هفته/ مادر

/


در این شماره از کتاب هفته و در آستانه میلاد حضرت فاطمه(س) و روز مادر، کتاب «مادر» نوشته «پرل باک» را به شما معرفی می کنیم.

این کتاب در انتشارات «علمی و فرهنگی»، شامل 368 صفحه و با بهای 35هزار تومان به چاپ رسیده است.

رمان مادر که یکی از بهترین رمان های پرل باک به حساب آمده و از نظر ارزشمندی با آثار چارلز دیکنز مقایسه شده است، داستان زندگی یک زن رعیت بی نام و نشان در چین قبل از انقلاب را روایت می کند. همسر مضطرب و بی قرار این زن، بدون هیچ اخطار و اطلاع قبلی، او را ترک می گوید. زن که از تجربه این اتفاق، احساس حقارت می کند، مجبور است تا به تنهایی روی زمین کار کند، سه فرزندش را خودش بزرگ و تربیت کرده و از مادرشوهر سالخورده اش مراقبت و پرستاری کند. او برای حفظ آبرو در نظر همسایگان، تظاهر می کند که همسرش به مسافرت رفته و نامه هایی را از طرف او برای خودش می فرستد. فرزندان زن که با فقر، ناامیدی و گستره ای رو به رشد از دروغ برای حفظ آبرو احاطه شده بودند، تنها با حمایت ها و اراده شکست ناپذیر مادرشان از آب و گل درآمده و وارد اجتماع می شوند. این رمان، داستانی فراموش نشدنی است درباره توانایی های یک زن و نقش خطیر مادرها در زندگی فرزندان. رمان مادر، موفقیتی بزرگ برای یکی از چیره دست ترین نویسندگان قرن بیستم به حساب می آید.

نویسنده در این رمان کوشیده رنج ها، دغدغه ها، شادی های اندک و دشواری های فراوان مادر را در بافتی سنتی جامعه روستایی در چین نشان دهد. روایتی که فارغ از زمان، امکان اندوه و عشق مادری را در تمام جوامع سنتی بازگو می کند.
پرل باک نخستین زن آمریکایی است که جایزه نوبل ادبیات را در سال 1938 دریافت کرده است.
کتاب مادر که منجر به کسب درجه افتخاری از دانشگاه ییل برای او شد، در سال 1345 توسط «محمد قاضی» به فارسی برگردانده شد.

برشی از کتاب:

آیا در زیر این آسمان کبود، برای یک مادر، روزها همه به هم شبیه نیستند؟ هر روز صبح، قبل از سپیده دم از خواب برمی خاست و حال آنکه دیگران همچنان در خواب بودند. در را به روی مرغ ها و خوک ها باز می کرد، گاومیش را به حیاط جلو خانه می آورد و کثافاتی را که شب هنگام ریخته بود، می روبید و در گوشه ای در بیرون منزل جمع می کرد. سپس آتش روشن می کرد و آب را می جوشاند تا شوهر و مادرشوهرش پس از بیدار شدن بنوشند و قدری از آن را نیز در یک ظرف چوبی کنار می گذاشت تا قبل از آنکه چشم های دخترش را با آن بشوید، کمی سرد شود.

در پشت اجاق گلی آشپزخانه یک کلبه محقر روستایی، مادر روی چهارپایه ای از چوب خیزران نشسته بود و از سوراخ اجاق که در آن آتشی زیر دیگ فلزی می سوخت، علف خشک برای تند کردن آتش می ریخت. شعله های آتش بالا می گرفت و مادر گاه با یک شاخه چوب نازک و گاه با مشتی برگ، آتش را به هم می زد و باز علف های خشکی که پاییز گذشته، خود از دامنه کوه چیده بود، در آن می ریخت.

  • گروه خبری : اخبار
  • کد خبری : 19943
کلیدواژه

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید